وبلاگ اختصاصی محمد مهدی زاده پاریزی نويسندگان جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
وقتی به علاوه خدا باشی منهای هرچیزی میتونی زندگی کنی اما ...
جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, :: 15:48 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.شیوانا از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش
ادامه مطلب ... سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
برفها آب شده بود و دیگر خبری از سرمای زمستان نبود. کمکم اهالی دهکده میتوانستند از خانههایشان بیرون بیایند، از گرمای خورشید بهاری و سبزی و طراوت گیاهان لذت برده و در مزارع به کشت و زرع بپردازند. در آن روز، شیوانا همراه یکی از شاگردان از مزرعه عبور میکرد، پیرمردی را دید که نوه هایش را دور خود جمع کرده و برای آنها در مورد سرمای شدید زمستان و زندانی بودن در خانه و منتظر آفتاب نشستن صحبت میکند. شیوانا لختی ایستاد و حرفهای پیرمرد را گوش کرد و سپس او را کنار کشید و گفت: “اکنون که بهار است و این بچهها درحال لذت بردن از آفتاب ملایم و نسیم دلنواز بهار هستند، بهتر است روایت یخ و سرما را برای آنها نقل نکنی! خاطرات زمستان، خوب یا بد، مال زمستان است. آنها را به بهار نیاور! با این حرف تو بچهها نه تنها بهار را دوست نخواهند داشت بلکه از زمستان هم بیشتر خواهند ترسید و در نتیجه زمستان سال بعد، قبل از آمدن یخبندان همه این بچهها از وحشت تسلیم سرما خواهند شد. به جای صحبت از بدبختیهای ایام سرما، به این بچهها یاد بده از این زیبایی و طراوتی که هم اکنون اطرافشان است لذت ببرند. بگذار خاطره بهار در خاطر آنها ماندگار شود و برایشان آنقدر شیرین و جذاب بماند که در سردترین زمستانهای آینده، امید به بهاری دلنواز، آنها را تسلیم نکند.” پیرمرد اعتراض کرد و گفت: “اما زمستان سختی بود!” شیوانا با لبخند گفت: “ولی اکنون بهار است. آن زمستان سخت حق ندارد بهار را از ما بگیرد. تو با کشیدن خاطرات زمستان به بهار، داری بهار را نیز قربانی می کنی! زمستان را در فصل خودش رها کن.” سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, :: 7:44 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
شکارچی پرنده سگ جدیدی خریده بود، سگی که ویژگی منحصر به فردی داشت. این سگ میتوانست روی آب راه برود. شکارچی وقتی این را دید نمی توانست باور کند و خیلی مشتاق بود که این را به دوستانش بگوید. برای همین یکی از دوستانش را به شکار مرغابی در برکه ای آن اطراف دعوت کرد. یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
اصل اینکه ورزش وفعالیت فیزیکی باعث ایجاد سلامت جسمانی می شود اصل تغییر ناپذیری است خصوصا در جامعه ما که بیماری های متابولیک یعنی بیماری های مثل افزایش قند و چربی و فشارخون جزء شایع ترین بیماری های زندگی شهری است، توجه به اینکه برای کنترل و پیشگیری از ابتلا به این بیماری ها باید چه طرحی داشته باشیم اصل مهمی است.» ادامه مطلب ... جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 12:54 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
روزگاری پیرمردی بود که از خرپف زنش هر روز به او شکایت می کرد،پیرزن باور نمیکرد و می گفت بهتونه. تا اینکه شبی پیر مرد خرپف زنشرا ضبط کرد و صبح منتظر ماند که مدرک نشون بده،اما زنش هیچوقت بیدار نشد و اون صدای ضبط شده، لالایی همه ی شب های پیرمرد شد! جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
همیشه یادتان باشد که زندگی پیشکشی است برای شادمانی و خوب زیستن،لبخند زیباترین آرایش هر فرد است و مثبت اندیشی کلید خوشبختی.زندگی کوتاه تر از آن است که خود را بخاطر مسائل بی ارزش دچاراسترس کنید. از همه لحظه های عمرتان لذت ببرید، کمتر قضاوت کنید و بیشتر بپذیرید و مادامی که به کسی آسیب نمی رسانید همانگونه که دوست دارید زندگی کنید و اهمیت ندهید که دیگران درباره شما چگونه فکر می کنند و چه می گویند. جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : محمد مهدی زاده پاریزی
حسن باران این است که زمینی ست،ولی آسمانی شده است و به امداد زمین می آید... پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||||||||||||||
|